كيهان
«طرف ديگر مناظره؟!» يادداشت روز روزنامه كيهان است كه در آن ميخوانيد:
مناظره تلويزيوني آقايان مهندس موسوي و دکتر احمدي نژاد همانگونه که از قبل قابل پيش بيني بود با استقبال گسترده اي در داخل و خارج کشور روبرو شد و بازتاب و آثاري بسيار فراتر از آنچه انتظار مي رفت، داشت. برخي از مراکز رسمي تعداد کساني که اين مناظره را به دليل اهميت آن مستقيماً از شبکههاي تلويزيوني داخلي و خارجي دنبال کردهاند بالغ بر 200 ميليون نفر تخمين زدهاند و اين، جداي از کساني است که از طريق خبرگزاريها و به صورت گزارش خبري در جريان مناظره ياد شده قرار گرفتهاند. درباره اين مناظره اشاره به چند نکته ضروري به نظر مي رسد؛
1- در دو سوي اين مناظره اگرچه دو نامزد رياست جمهوري از دو جريان سياسي درون نظام حضور داشتند ولي از آنجا که جبهه اصلاحات از آغاز تاکنون به طور جدي مورد حمايت تبليغاتي، سياسي و گاه عملياتي قدرتهاي بيگانه بوده و هست، اين مناظره به گونهاي بود که گويي مناظرهاي ميان گفتمان امام و انقلاب از يکسو و گفتمان ديگري که در برخي از موارد اساسي و بنيادين از خط امام(ره) و منافع ملي فاصله دارد صورت گرفته است.
آفتاب يزد
«پيامدهاي يك مناظره؛ قومي كه گشت فاقد اخلاق مُردني است» عنوان سرمقاله روزنامهي آفتاب يزد است كه در آن ميخوانيد:
بدون ترديد مناظره چهارشنبه شب ميرحسين موسوي و محمود احمدينژاد را ميتوان يكي از پربيننده ترين برنامههاي تلويزيوني در سالهاي اخير دانست. نگاه صرفاً سياسي به اين برنامه تلويزيوني نشان ميدهد كه هر دو طرف مناظره، ضعيف ظاهر شدند. احمدينژاد ميتوانست دستاوردهاي ملموس و محسوس چهار سال فعاليت خود را عرضه كند و از طريق بشارت به تداوم برنامههاي خود، مردم را به حضور گسترده در پاي صندوقهاي راي تشويق نمايد. اما به جاي اين كار، او تلاش كرد همه كاستيهاي دوران سي ساله پس از انقلاب را به گردن موسوي و حاميانش بيندازد. در حالي كه اگر احمدينژاد نسبت به ادعاهاي خود و همكارانش ايمان داشت ميتوانست گوشهاي از مديريت بي نظير چهارساله خود را براي مردم تبيين كند و به ملت هشدار دهد كه اغيار آمدهاند تا كشور را از ا ين مديريت بينظير محروم كنند.
اعتماد ملي
«رقابت درون جناحي را وانهيم» عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد ملي به قلم فاطمه حقيقتجو است كه در آن ميخوانيد:
انتخابات رياست جمهوري ايران هفته ديگر برگزار ميشود و مردم ميروند تا رئيسجمهور چهار سال آينده کشور را انتخاب کنند. اولويتها چيست و رويکردمان چه ميتواند باشد؟
1- سرمايههاي انساني موتور محرکه جنبشهاي اجتماعياند که با پاسداشت و با بهکارگيري به موقع ظرفيتهاي آنان، ميتوان اهداف جنبش را به پيش برد. جنبش اصلاحات نيز از اين اصل مستثني نيست. بهزعم نگارنده، آقايان موسوي و کروبي دو سرمايه ارزشمند با ظرفيتي قابل توجه براي پيشبرد اهداف و برنامههاي جنبش اصلاحاتاند که بايد مورد حمايت و پشتيباني نيروهاي اصلاحطلب و تحولخواه قرار بگيرند. آنها به دليل احساس خطري که براي کشور ميکنند خود را در معرض انتخاب و آزمون عمومي قرار دادهاند. بنابراين اولويت اول در شرايط موجود، پرهيز از فرصتسوزي براي برکناري احمدينژاد از مقام رياست جمهوري با راي به يکي از دو سرمايه ارزشمند جنبش اصلاحات است.
جمهوري اسلامي
«نظام مظلوم» عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد:
مناظره تلويزيوني آقايان ميرحسين موسوي و محمود احمدي نژاد دو نامزد رياست جمهوري كه در شب رحلت امام خميني رضوان الله تعالي عليه انجام شد به جاي آنكه مناظره باشد تبليغ عليه نظام جمهوري اسلامي و اركان آن بود. هرچند عده اي با برنامه از قبل تنظيم شده در تهران و بعضي شهرها تلاش كردند بلافاصله بعد از پايان مناظره با تجمعات و سردادن شعارهايي به نفع آقاي احمدينژاد وي را برنده اين مناظره اعلام كنند ولي واقعيت اين است كه اين مناظره هيچ برنده اي نداشت و در عين حال آن شب وفاداران به نظام جمهوري اسلامي با قلبهايي مالامال از خون تا صبح به خاطر غربت اين نظام مظلوم آرام و قرار نداشتند.
توجه به اجمالي از كالبد شكافي اين مناظره مي تواند دلايل مظلوميت نظام جمهوري اسلامي را بنماياند.
سرمايه
«تنزل شأن مديريت در دولت نهم» عنوان سرمقاله روزنامه سرمايه به قلم کامل تقوي نژاد است كه در آن ميخوانيد:
مشکلات فعلي گريبانگير جامعه به خصوص در بعد اقتصادي از ديدگاه مديريتي دولت نهم نشات مي گيرد. مطالعه رفتار دولت نهم در بعد مديريت نشان مي دهد تصميم گيران در اين دولت نخواستند مسائل اصلي جامعه را به درستي بشناسند و سپس آن را حل کنند.
اين نظر به آن معنا نيست که ظرفيتها و امکانات اجازه نداد بلکه به دليل عدم استفاده از مديران باتجربه مديران تصميم گير با پرداختن به مسائل حاشيه اي، از مسائل و مشکلات واقعي که در جامعه بود، غافل ماندند.
فقدان استراتژي در اداره کشور با وجود شعارهاي زيادي که از سوي دولت نهم ارائه شد عامل مهم ديگري بود که باعث شد جامعه به لحاظ مشکلات اقتصادي و اجتماعي در نقطه فعلي قرار گيرد، در حالي که نقشه راه اين دولت اجراي برنامه چهارم توسعه بود اما اين برنامه مورد اهتمام قرار نگرفت. نکته اساسي آن است که دولت استراتژي و الگوي جديد را براي اداره کشور پيشنهاد نکرد. اگرچه به کرات دم از استفاده از الگوهاي اقتصادي، اسلامي زد اما مصداق عملي براي اين ادعاي خود ارائه نکرد.
دنياي اقتصاد
«فضاي كسب وكار و انتظار از رئيسجمهور آينده» عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم محمود اسلاميان است كه در آن ميخوانيد:
و ضربالله مثلا قريه كانت آمنه مطمئنه ياتيها رزقها رغدا من كل مكان فكفرت بانعم الله فاذاقها الله لباس الجوع و الخوف بما كانوا يصنعون
سوره النحل آيه 112
«و خداوند متعال شهري را مثل زده است كه امن و امان بود (و) روزيش از هر سو فراوان ميرسيد، اما (ساكنانش) نعمتهاي خدا را ناسپاسي كردند و خدا هم به سزاي آنچه انجام ميدادند، طعم گرسنگي و هراس را به مردم چشانيد».